انجمنی

ساخت وبلاگ
باید گفت که آنان از خونی می‌هراسند که بر شمشیرها پیروز می‌گردد. خون‌هایی که در طول تاریخ جوشش کرده‌اند و انقلاب‌ها پدید آورده‌اند.آن‌ها خشم‌شان از این است که خداوند به مؤمنین وعده داده است:« فان حزب الله هم الغالبون»

انتشار: نشریه علم الهدی ؛ اردیبهشت 92 - کازرون نما - بسیج رسانه فارس -


وقتی این‌ها را می‌خواندم،به یاد مجلس یزید بن معاویه افتادم که چوب خیزرانش را بر لب و دهان مبارک سیدالشهداءمی‌زد و می‌گفت: برخیزید ای کشته شدگان بدر و احد که انتقام شما را گرفتم! حالا اینفرزندان خلف یزید، پیکر بزرگان اسلام که جانفشانی‌ها کرده‌اند در راه اعتلای کلمه اللهرا به عنوان مشرک از قبر بیرون می‌کشند و می‌ربایند!

قبلاًها وقتی در موردآخرالزمان و حوادث پیش از قیام قائم(عج)، می‌خواندم و یا می‌شنیدم، برایم خیلی سختبود باور کنم.

با خود می‌اندیشیدمیعنی آن زمان که سفیانی قیام می‌کند، در حالی که احادیث معتبر نه از ائمه شیعه، بلکهاز خود پیامبر، وجود دارد که او را و اعمال او را تشریح کرده است، چگونه می‌شود مسلمانیدر کنار او قرار گیرد؛ اما حالا با وضعی که در سوریه پیش آمده و هتک حرمت قبور مسلمینو به تازگی قبور بزرگان امت چون جناب جعفر طیار- که پیامبر (ص) او را دارای دو بالدر بهشت دانست و در کتب تاریخی اسلام از صحاح سته اهل سنت گرفته تا کتب روایی شیعهآمده است- یا حجر بن عدی – که احادیثی هم از حضرت رسول(ص) و هم از امیرالمومنین(ع)در خصوص شأن و جایگاه والای او بیان شده است- و افتخار کردن وهابیون به این عمل، وتهدید برای ادامه آن، به عینه مشاهده می کنیم که عده ای از امت رسول خاتم(ص) چگونهراه انحراف جسته اند که بدترین و شنیع ترین اعمال را در قاب اسلام به تصویر می کشند.

در پی این اقدام هایکی از این تروریست ها، در صفحه خود در فیسبوک، بعد از افتخار به این اعمال، آن رادر راستای شرک زدایی از اسلام! و عصبی کردن فرزندان خمینی و شیعیان! می داند. یکی دیگراز این افراد نیز بعد از تهدید به این که علی را نیز نبش قبر خواهیم کرد! خود را ازفرزندان معاویه بن ابوسفیان می‌خواند و به این اعمال افتخار می‌کند.

وقتی این‌ها را می‌خواندم،به یاد مجلس یزید بن معاویه افتادم که چوب خیزرانش را بر لب و دهان مبارک سیدالشهداءمی‌زد و می‌گفت: برخیزید ای کشته شدگان بدر و احد که انتقام شما را گرفتم! حالا اینفرزندان خلف یزید، پیکر بزرگان اسلام که جانفشانی‌ها کرده‌‌اند در راه اعتلای کلمهالله را به عنوان مشرک از قبر بیرون می کشند و می ربایند!

شاید این سئوال برایخیلی‌ها پیش آمده باشد که آقا چرا چنین کرده‌اند؟ مگر از جنازه‌های کسی که 1400 سالپیش کشته شده، چه کاری ساخته است؟

باید گفت که آناناز خونی می‌هراسند که بر شمشیرها پیروز می‌گردد. خون‌هایی که در طول تاریخ جوشش کرده‌اندو انقلاب‌ها پدید آورده‌اند.

آن‌ها خشم‌شان ازاین است که خداوند به مؤمنین وعده داده است:« فان حزب الله هم الغالبون»

پیکر حجر را می ربانیدتا به آیندگان بگویند حجر افسانه بوده است چونان رستم و سهراب و سیاوش و اینها تنهاداستان پردازی شیعه است. کدام حجر کدام جعفر، کدام زینب، کدام رقیه، کدام حسین، کدامعلی.

وقتی مستر همفر درکتاب خاطراتش می نوشت که می خواستیم کعبه را هم خراب کنیم ولی محمد بن عبدالوهاب وآل سعود مخالف بودند که الآن موقعش نیست! و من می‌خواندم با خود می‌اندیشیدم که مگرچنین چیزی ممکن است، آخر به چه دلیلی و بهانه‌ای، اکنون می‌بینم با قرآن به جنگ قرآنمی‌آیند، پس بخواهند به نام ذات اقدس الله و در زیر پرچم لا اله الا الله، بیت اللهالحرام را تخریب کنند جای تعجب ندارد.

و ما در کجای داستانقرار خواهیم گرفت؟ و روز قیامت چه خواهیم گفت؟ و درکدامین جبهه هستیم؟ آیا برای قلبداغدار ولی عصر(عج) مرهم‌ایم یا تیر؟

چیز دیگری نیز درگفتمان تروریست ها دیدم که برایم جالب آمد و آن این بود که کشتن شیعه و محبان اهل بیتحتی از اهل سنت، مقدم است بر جنگ با اسراییل زیرا اینان خطرناک‌تر هستند!

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 330 تاريخ : سه شنبه 24 ارديبهشت 1392 ساعت: 13:33

خوب، اينجا نزديكى كازرون - آنطورى كه شنيدم - مجسمه‌ى والرين است، امپراتور روم، كه زانو زده در مقابل پادشاه ايران. خيلى خوب، اينجا را برويد نشان بدهيد؛

انتشار: هفته نامه شهرسبز شماره 221 ، مورخ 17 اردیبهشت 92- نشریه علم الهدی نیمه دوم اردیبهشت 92- نگاه فارس- پرتال بسیج رسانه فارس - عصرکازرون -


باستانگرایی یعنی چی؟ باستان یعنی دوران کهن. معمولاً به دوران "پیش از تاریخ"میگویند؛ و تاریخ را از زمانی "پس از تاریخ"میگویند که زمانی برای سنجش روزها، هفتهها و سالها و قرنها بوجود آمد.

سالهای چینی خیلی بیشترازسالهای دیگر کشورها هستند. سپس سالهای یهودی، و بعدغربی یا مسیحی که از میلاد مسیح شروع میشود.

سال های شمسی: این سالهابراساس حرکت خورشید به دور زمین (البته در قدیم واکنون بر اساس حرکت فصلی زمین به دور خورشید محاسبه میشوند و به همین دلیل دقت بیشتری دارند.) است.

سالهای قمری: سالهای اسلامی که نقطه شروع آن از هجرت پیامبر اعظم(ص) شروع میشود گونهای دیگر از محاسبه تاریخ است. این سالها به دو شکل وجود دارند: سالهای شمسی و قمری.سالهای قمری معمولاً در کشورهای عربی و سالهای شمسی معمولاً در کشورهای غیر عربی (هرچند اکنونبه زبان عربی سخن گویند) رایج است.

تاریخ باستان معمولاً در همه دنیا با افسانههای زیادی گره خورده است.

در کشور ما معمولاً دوران باستان به پیشازاسلام اطلاق میگردد.

وقتی نگاه کنیم میبینیم درچنددوره باستانگرایی و نگاه به گذشته البته با دیدگاههای مختلف توسط خود حاکمیت وقت ترویج شده است.

در تاریخ ما شاید اولین کسانی که باستانگرایی را تبلیغ کردند، ساسانیان بودند؛ با دیدگاه زرتشتی و مذهبی و با مطرح نمودن دوران هخامنشیان و این که آن دوران خیلی خوب بوده است و ماوارثان آن هستیم و کوروش بخواب که ما بیداریم. البته آنها به دنبال برگرداندن اقتدار و عظمت و شکوفایی ایران بودند و هدفشان از مطرح کردن این مسئله آن بود که حس وطندوستی را در ایرانیان برای حمایت از خویش برانگیزانند. حسی که در سه دوره مطرح شدن باستانگرایی وجود عینی داشت.

در عین حال ساسانیان چونان هخامنشیان عمل میکردند و توانستند در مدت زمانی اندک بر یک سوم کره خاکی استیلا یابند. شاید همچون دوران کوروش، شاهنشاهی بزرگوار نداشتند؛اماایران و ایرانی به عنوان ابرقدرتی در دنیا شناخته میشد.

کشوری پیشرفته، قدرتمند، متدین، متخلق به اخلاق حسنه با داشتن کرامت و شرافت. البته نباید این نکته را نادیده گرفت که این شاهان هر کدام فردی متکبر و زورگو و مستبد بود که جنایاتی را نیز در راه برپایی و تثبیت حکومت انجام داد. این امر درسالهای پایانی دوران ساسانیان اوج گرفت به طوریکه در سه سال آخر، چندین شاه پیدرپی و با کودتاهای خونین به حکومت رسیدند.

با حمله اعراب به ایران و فرار یزدگرد سوم شاه ایران، سپاه رستم فرخزاد از هم پاشید و شکست ابتدایی شکل گرفت. اما این امر پایان کار نبود و مقاومتهای مردمی شکل گرفت. این مقاومتها به دلیل عدم تمرکز، 4 قرن طول کشید. در طول این مدت ایرانیان با اسلام ناب محمدی توسط فرزندان پیامبر آشنا شدند و گروه گروه به اسلام گرویدند. هرچندآن بزرگواران به دلایل سیاسی مجبور به تقیه میشدند.

قرن 4 هجری با خروج اعراب وشکل گرفتن حکومتهای بومی در مناطق مختلف، ایرانیان دسته دسته به اسلام وارد شدند و اکثرا مذهب شافعی که پیروان یکی از ائمه اهل سنت بود را پذیرفتند.

از این زمان فضا برای تبلیغ دین به صورت آزادانه به وجود آمد و از این زمان مردم ایران به سوی تشیع گرایش پیدا کردند

با ورود مغول و شکل گیری مبارزات و مقاومت های مردمی روبروی آنان کم کم در مدت بسیار کمی استیلای مغول در تمام ابعاد فروکش نمود و بار دیگر حکومت هایی بومی در نقاط مختلف به عناوین متفاوت شکل گرفت.

در قرن هشتم، و با گسترش مذهب تشیع در ایران، شاه اسماعیل صفوی بار دیگر با برانگیختن حس مذهبی و ملی، با این عنوان که ما از فرزندان ساسانیان(که ساسانیان خود را فرزندان کوروش می دانستند) از یک سوی و فرزندان اهل بیت از سوی دیگر هستیم، توانستند حکومت خود را برپا سازند و قرون متمادی با شیوه ای که نسبت به بقیه شاهان در نزد ایرانیان برتر بود حکومت کنند. در این دوران نیز صفویه با این دیدگاه به دوران باستان می نگریست که باید ایرانی آباد، بزرگ، پیشرفته و مقتدر در دنیا باشیم. و همین سیاست را دنبال می کردند.

اما در دوران معاصر با ظهور رضاخان میر پنج که خود را پهلوی می خواند، بار دیگر باستان گرایی ترویج شد. اما این باستان گرایی با دوره های قبل بسیار متفاوت بود. زیرا عنصر مذهب در کنار ان نبود. این باسنان گرایی عاملی برای پیشرفت، اقتدار، بزرگی و ... نبود. بلکه عاملی تخدیری بود که تنها مردم را به دوران باستان دعوت می کرد و مذهب را در مقابل آن قرار می داد. تبلیغ این باستان گرایی یا باستان پرستی (سجده بر قبر کورش که عین خرافه و جهل است) ایران را نه تنها در مقابل دشمنان قدرتمند نکرد که حتی شاهان پهلوی را اجنبیان می آوردند و می بردند. حتی رضاخان.

اکنون نیز عده ای از روی جهل و بی خردی با تبیلغ باستان گرایی و باستان پرستی دقیقاً همان روش پهلویان را دنبال می کنند. که البته نباید از نظر دور داشت که پشت پرده این نوع ملی گرایی، وطن پرستان سلطنت طلب، و پشت این باستان گراییِ باستان پرستی نیز همان خاندان پهلوی قرار دارند.

و این امر بسیار روشن و واضحی است.

نگاه ما بایستی به دوران باستان آن گونه نباشد بلکه باید این گونه باشد:

«من همين‌جا اشاره بكنم به اين بناهاى باستانىِ مربوط به قبل از اسلام؛ تخت جمشيد و بقيه‌ى چيزهائى كه در اين استان هست. انسان از دو نظر ممكن است به اين مراكز باستانى نگاه كند؛ اينها را بايد از هم تفكيك كرد. يك نگاه اين است كه اينها متعلق به جباران تاريخ بوده. هر كدامى كه نگاه ميكنيم، به يك نحوى به يكى از جباران تاريخ و طاغوتهاى بشرى ارتباط پيدا ميكند. بله، از اين جهت نگاه منفى به اينها هست. غالب متدينين و انسانهائى كه نفرت طبيعى از استبداد و از جباريت دارند، با اين ديد وقتى به اين بناهاى باستانى نگاه ميكنند، طبعاً براى آنها جاذبه‌اى ندارد. ليكن يك جنبه‌ى ديگر هم وجود دارد و آن اين است كه اين بناها محصول سرپنجه‌ى هنرمند ايرانى است؛ محصول فكر راقى و روشن‌بين ايرانى است در سالها و قرنها پيش از اين؛ اين جنبه‌ى مثبت قضيه است. همه‌ى بناهائى كه از لحاظ تاريخى - چه در اينجا، چه در اصفهان، چه در بقيه‌ى نقاط كشور - وجود دارد، از اين قبيل است. درست است كه جباران استفاده كردند، اما خالق و آفريننده‌ى اين مجموعه‌ها كيست؟ ذهن ايرانى است، سرانگشت هنرمند ايرانى است، روحيه‌ى بلندنظر ايرانى است، ابتكار و ذوق ايرانى است؛ اين براى يك ملت افتخار است. با اين ديد وقتى نگاه بكنيم، مى‌بينيم اينها مثبت است؛ چه تخت جمشيد، چه بقيه‌ى مناطق ديگر. اينها را نشان بدهيد.

در دنيا از چيزهائى كه جنبه‌ى افتخارآميز هم خيلى ندارد، گاهى اوقات به عنوان مفاخر تاريخى استفاده ميكنند. آن كسانى كه مفاخر تاريخى را ندارند، براى خودشان خلق ميكنند! ما اين همه مفاخر تاريخى داريم، اين همه چيزهائى كه مايه‌ى تفاخر تاريخى ملت ايران است، اعتماد به نفس ملت ايران است؛ چرا اينها را نشان ندهيم؟

يك نفرى براى من نقل ميكرد، ميگفت رفته بوديم يونان؛ ما را به مراكز گردشگرى گوناگون ميبردند و آنها را به ما نشان ميدادند؛ از جمله به نقطه‌اى بردند، گفتند اينجا همان‌جائى است كه سپاهيان ايرانى آمدند اينجا، از ما شكست خوردند. مردم را به يك بيابان خالى ميبرند و نشان ميدهند كه اينجا آنجائى است كه ايرانى‌ها در آن دوره لشكركشى كردند و در اينجا شكست خوردند. يك فضاى خالى را نشان ميدهند، يك ماده‌هاى تاريخى را با يك فضاى خالى اثبات ميكنند. خوب، اينجا نزديكى كازرون - آنطورى كه شنيدم - مجسمه‌ى والرين است، امپراتور روم، كه زانو زده در مقابل پادشاه ايران. خيلى خوب، اينجا را برويد نشان بدهيد؛ اين به آن در! اين همه نقاط مثبتى كه ميتواند گذشته‌ى ما را نشان بدهد.

من البته به شما عرض بكنم؛ اعتقاد راسخ و جازم و علمى دارم كه آنچه ايرانى بعد از آمدن اسلام كرده، اصلاً قابل مقايسه نيست با آنچه در طول تاريخ گذشته‌ى خودش داشته. ايران در دوران اسلامى، در قرن سوم و چهارم و پنجم هجرى، در قله‌ى دانش و تمدن و سياست و اقتصاد جهانى قرار داشته. هيچ جاى دنيا - از شرق و غرب، از آسيا و اروپا - در اين حد نبودند؛ اين به بركت اسلام بوده. ايران قبل از آن هرگز چنين اوجى را نداشته. در دوران سلسله‌هاى گوناگون ايرانى - از آل بويه بگيريد تا غزنويان و سلجوقيان و بقيه، تا دوره‌ى صفويه - اين بخش از تاريخ ايران قابل مقايسه نيست؛ اما آن بخش ديگر تاريخ ايران هم، تاريخ ماست؛ آن هم ايران است؛ حالا يك حاكم طاغوتى در رأسش بوده، سنتهاى غلط و آئينهاى باطلى در آنها وجود داشته؛ آن به جاى خود، امر ديگرى است؛ اما هنر ايرانى است. به هر حال روى مسئله‌ى گردشگرى حتماً بايستى كار شود؛ هم در زمينه‌ى مزارات اسلامى كه بهترينش را شما در اينجا داريد، هم به وسيله‌ى مفاخر ادبى و هنرى ما كه شما عالى‌ترينش - يعنى حافظ و سعدى - را اينجا داريد، هم در زمينه‌ى آنچه كه در گذشته‌ى تاريخ وجود داشته است.« 1

منبع:1-بیانات امام خامنه ای در دیدار با مسئولان فارس 18 /02 /87

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 307 تاريخ : جمعه 20 ارديبهشت 1392 ساعت: 10:28

آیت الله مکارم شیرازی:مجلسی با این شکوه و عظمت را که واقعا دفاع مقدس را در دل ها زنده کند، به یاد نمی آورم.

انتشار: سایت نگاه فارس - تنویر -


به گزارش نگاه فارس، قرار است امشب(چهارشنبه 11 اردیبهشت) ساعت 9 ویژه برنامه ای به مناسبت دومین سالروز برگزاری کنگره سرداران و 14600 شهید استان فارس از سیمای استانی فارس پخش گردد.
اردیبهشت ماه 90، به همت سپاه فجر استان فارس، کنگره ای در راستای بزرگداشت سردارن و 14600 شهید استان فارس به مدت 10 روز و در چند قسمت مختلف همچون یادواره شهدای روحانی، شهدای هنرمند، یادواره شهدای دانش آموز، شهدای ادیان و .... با حضور پررنگ اقشار مختلف مردم شهیدپرور فارس برگزار شد.
این کنگره که در شهرهای استان نیز به شیوه های مختلف برگزار شد، شوری را در استان ایجاد کرد که بعد از سفر رهبری به استان فارس، در طول 10 سال اخیر بی سابقه بوده است.
این در حالی است که به گفته غیب پرور، فرماندهی سپاه فجر استان فارس، تنها با تغییر رویکرد این کنگره همچنان در سطح استان به عناوین مختلف در حال فعالیت است.
استان فارس هنوز هم رنگ و بوی آن روزها را در خود تداعی می کند.
نصب بنرهای تمثال شهدا در سطح استان، از جمله کارهایی بود که هنوز شهرها و خیابان های استان را زینت می دهد.
معرفی شهدا، شیوه و راهکرد آنها، آشنایی با تفکرات شهدا و .... از جمله اهداف این کنگره بود.
شاید بتوان افتتاحیه این کنگره را دیدار جمعی از مردم با امام خامنه ای در سوم اردیبهشت ماه آن سال دانست.
امام خامنه دراین دیدار فرمودند: خب، حالا هم چهارده هزار و ششصد شهید، كه پنج هزار نفرشان فقط از خود شهر شیرازند؛ این خیلى رقم بزرگى است. وقتى میگوئیم یك شهید، معنایش این است كه دهها نفر وارد این میدان شدند، مجاهدت كردند، جان را كف دستشان گذاشتند، یكى به فیض شهادت نائل شده، بقیه برگشتند. با این حساب، محاسبه كنید چهارده هزار و ششصد شهید یعنى چه؟ یعنى استان، یكپارچه شور و حركت و عشق به فداكارى، از خود نشان داده است.

مهمان ویژه این کنگره نیز آیت الله شیخ ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید بودند که با استقبال چشمگیر مردمی در کنگره حضور پیدا نمود.
آیت الله مکارم شیرازی دراین کنگره با اظهار تعجب و تشکر گفت: در طول عمر خود مجالس با شکوه فراوانی دیده ام ، ولی مجلسی با این شکوه و عظمت را که واقعا دفاع مقدس را در دل ها زنده کند به یاد نمی آورم.
دبیرکل کنگره سرداران و 14 هزار و 600 شهید فارس، انتشار 80 عنوان کتاب، 20 عنوان تمبر و ساخت تندیس تعدادی از سرداران شهید از اقدام های ماندگار این اجلاسیه عنوان نمود.
نماینده ولی فقیه دراستان فارس و امام جمعه شیراز ضمن تشکر از دست اندکاران و برگزارکنندگان این کنگره ابراز امیدواری کرد که این محافل، مجالس و کنگره عظیم و بزرگ شهدا که در نوع خود بی نظیر است بتواند نسل های امروز و فردای جامعه ما را در کنار این پرچم های در اهتزار و مشعل های فروزان قرار دهد .
سردار غیب پرور، فرماندهی سپاه فجر نیز در ویژه برنامه اجلاسیه شهدای فارس در پادگان امام حسین(ع) اظهار داشت: در دوران دفاع مقدس، بسیاری از رزمندگان از همین مکان به جبهه های جنگ اعزام شدند و در جوار پروردگار آرام گرفتند.

وی ادامه داد: کسی نمی تواند افتخار آفرینی های لشکر 19 فجر، تیپ احمد بن موسی(ع)، 37 زرهی، 55 هوابرد و سایر نیروهای فارس در دوران دفاع مقدس را از یاد ببرد.

لازم به ذکر است که سردار غیب پرور هفته گذشته در پاسخ به خبرنگاران در مورد کنگره اذعان داشت که برگزاری یادواره های تخصصی در سال 91 و امسال ادامه همان برنامه های کنگره 14600 شهید استان فارس است که سال 90 برگزار شد.

انجمنی...
ما را در سایت انجمنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمدمهدی اسدزاده asadzade بازدید : 341 تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 ساعت: 17:33

خبرنامه